دلتنگ باران

وقتی باران ترانه عشق میخواند پر میکشم به خیال دلتنگی هایت و خط خطی مکنم دیوار قلبت را ...باران هنوز ببار

دلتنگ باران

وقتی باران ترانه عشق میخواند پر میکشم به خیال دلتنگی هایت و خط خطی مکنم دیوار قلبت را ...باران هنوز ببار

«سکوت سرشار از ناگفته‌هاست»


 

دلتنگیهای آدمی را
باد ترانه
‌ای می
خواند،
رویاهایش را
آسمان پرستاره نادیده می
گیرد،

و هر دانه برفی
به اشکی
نریخته میماند.


سکوت، 
سرشار از سخنان ناگفته است؛
از حرکات ناکرده،
اعتراف به عشق
های نهان
و شگفتی
های
بر زبان نیامده.

در این سکوت،
حقیقت ما نهفته است.
حقیقت تو
و من.

برای تو و خویش
چشمانی آرزو می
کنم
که چراغ
ها و نشانه
ها را
در ظلمات
مان
ببیند.

گوشی
که صداها و شناسه
ها را
در بیهوشی
مان

بشنود.

برای تو و خویش، روحی
که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد.

و زبانی 
که در صداقت خود
ما را از خاموشی
خویش
بیرون کشد
و بگذارد
ار آن چیزها که
در بندمان کشیده است
سخن بگوییم.  

گاه 
آنچه ما
را به حقیقت می
رساند
خود
از آن عاری است.

زیرا
تنها حقیقت است
که رهایی می بخشد

   

از بختیاری ماستـ شاید ـ
که  آنچه می
خواهیم
یا به دست نمی
آید
یا از دست می
گریزد. 

میخواهم آب شوم
در گستره افق
آنجا که دریا به آخر می
رسد
و
آسمان آغاز می
شود.

می
خواهم با هر آنچه مرا در بر گرفته
یکی شوم.

حس می
کنم و می
دانم
دست می
سایم و می
ترسم
باور می
کنم و امیدوارم
که
هیچ چیز با آن به عناد
برنخیزد.

می
خواهم آب شوم
در گستره افق
آن جا که دریا به آخر می
رسد
و آسمان آغاز می
شود. 

چند بار امید بستی و دام برنهادی
تا دستی
یاری
دهنده،
کلامی مهرآمیز،
نوازشی ،
یا گوشی شنوا
به چنگ آری؟

چند بار
دامت را تهی یافتی؟

از پای منشین!
آماده
شو که دیگر بار و
دیگر بار
دام بازگُستری. 

پس از سفرهای بسیار و عبور
از فراز و فرود امواج این دریای طوفان‌خیز،
بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم؛
بادبان برچینم؛
پارو وا نهم؛
سُکان رها کنم؛
به خلوت لنگرگاهت در آیم
و در کنارت پهلو گیرم
آغوشت را بازیابم.
استواری امن زمین را
زیر پای خویش.
 

پنجه در افکندهایم
با دست
های
مان
به جای رها شدن.

سنگین سنگین بر دوش می
کشیم
بار دیگران را
به جای همراهی کردنشان.

عشق ما نیازمند رهایی است
نه تصاحب.

در راه خویش
ایثار باید
نه انجام وظیفه. ......

... 

سروده‌هایی از: مارگوت بیکل
ترجمه و صدای: احمد شاملو
موسیقی و پیانو: بابک بیات    
نظرات 8 + ارسال نظر
آرامش پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:40 ب.ظ

زیبا سلام

خوبی دوست من

ممنون از محبتت

لینکت کردم امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم

نوشته های مارگوت بیکل فوق العادست

آفرین به حسن انتخابت

نگاه سرد پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:03 ب.ظ http://ghame-faseleha.persianblog.ir

شاهکار مارگوت بیکل هست این مطلب
و جدا هم که سکوت سرشار از ناگفته هاست
مرسی مطلب زیبا
یاد شاملو کبیر هم سبز .. سبز سبز

[ بدون نام ] سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:58 ق.ظ http://oyster-shell.persianblog.ir/

زیبا جان سلام
ورودت رو به این دنیای مجازی تبریک می گم هرچند که من خودم هم تازه واردی بیش نیستم و بهترینها رو برات آرزو می کنم.
ضمنا؛ آماده تبادل لینک هم هستم

آرامش سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:52 ب.ظ

زیبا سلام.....

سحاب سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:49 ب.ظ http://oyster-shell.persianblog.ir/

لینکت کردم زیبا جووووووووووووووووووون.
این بار یادم نرفت اسممو بنویسم

آرامش پنج‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ب.ظ

زیبا سلام

سحاب جمعه 18 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:38 ب.ظ http://oyster-shell.persianblog.ir/

روزگاری بود میوه اش فتنه ، خوراکش مردار ، زندگی اش آلوده ، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند . تازیانه ستم ، عاطفه را از چهره ها می سترد . تاریکی ، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه ، در خاک سرد زنده به گور می شدند . و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید .زیبا جان بعثت رسول اکرم پیشاپیش مبارک باد.

آرامش دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:16 ب.ظ

سلام زیبا جان

ممنون از کامنت قشنگت

لطف کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد