دلتنگ باران

وقتی باران ترانه عشق میخواند پر میکشم به خیال دلتنگی هایت و خط خطی مکنم دیوار قلبت را ...باران هنوز ببار

دلتنگ باران

وقتی باران ترانه عشق میخواند پر میکشم به خیال دلتنگی هایت و خط خطی مکنم دیوار قلبت را ...باران هنوز ببار

عناوین یادداشت‌ها

  • خدا می تونه! یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 12:14
    از ته دل از خدا میخوام ... و ایمان دارم خدا می تونه! خدایا فقط تو وتوکل به تو.
  • دانشگاه دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 11:45
    سلام 15 سال از رفتن به اولین روز دانشگاهم میگذرد دوباره شروع کردم خدایا کمکم کن تا مشکلات را به زانو درآورم احساس جوانی و آن همه شیطنتهای دانشجویی خوابگاه تهران و آن همه سرکاری گذاشتن ها یادش بخیر ... اما حالا با یک دید دیگه قدم به دانشگاه میگذارم زندگی متاهلی , بچه و بلاخره کارمندی خدا خودش کمک کنه. دانشجویان آغاز...
  • سفر سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 15:09
    هر از گاهی سفر باید کرد سفر به هر کجا که پیش میاد. مهم نیس نزدیک باشه یا دور همین که از روزمرگیها سفر میکنی کافیه.
  • ای بی وفا یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 14:18
    سلام خیلی وقته به نت نمی آمدم اما امروز آمدم تا این متن آهنگ بسیار زیبا را اینجا بزارم هر چند این آهنگ را بارها گوش کردم اما هیچ وقت سیر نمیشم. ای بی وفا ،راز دل بشنو ،از خموشی من ،این سکوت مرا نادیده مگیر ای آشنا ،چشم دل بگشا ،حال من بنگر ،سوز و ساز دلم را نادیده مگیر امشب که تو در کنار منی ،غمگسار منی ،سایه از سر من...
  • ورزش چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 10:57
    سلام میخوام با ورزش از امروز شروع کنم. ورزش همون حسی که منو به یاد بچگی میبره! ورزش همون یاد بچگی که منو شاد میکنه! ورزش همون شادی که دردها رو تسکین میده ! پس پیش به سوی ورزش ورزش ورزش
  • پایان شب سیه سپید است یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1390 11:30
    گاهی سبز گاهی زرد و هر از گاهی بی برگ این رسم روزگار هست ! من فعلا زمستان مشکلات را پشت سر گذاشتم ! زندگی زیباست باید با ناملایمات مدارا کرد ! امیدوارم غمهایتان زردپاییز وخوشی هایتان سبز بهاری باد.
  • بهار پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 08:25
    نوروز یعنی «هیچ زمستانی ماندنی نیست». سرسبزی بهار تقدیم دلهای شادتان . پیشاپیش عیدتون مبارک.
  • دل تنگی دوشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1389 08:39
    سلام چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد!
  • یاد تو سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 09:40
    دل دیوانه است امشب مرا به مستی چشمانت ببر تا سیر در آغوش خیالت به آنها بنگرم و خاطرات عشق را قطره قطره بر تار و پود گونه ام ببارم و جام تهی زندگی را پر کنم. به تو محتاجم به گرمی نفست تا حیاط زنگی ام را در کنار ساحل مواج و خروشان کودکم گرم کنم و هیزم دلتنگی ها را شعله ور سازم و بسوزانم هرچه دلتنگی ست!
  • برای بزرگ شدن عجله نکنید چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 08:06
    دیشب هوا خیلی سرد بود . روز و شبهایی که به تنهایی سر میآد یه قرن طول میکشه تموم شه . دختر نازم خوابیده بود و من غرق در افکارم بودم. به آرزوی او فکر میکردم که همان آرزو را خودم نیز داشتم و همه بچه ها هم دارند . « مامان ای کاش اندازه تو بودم » و در حسرت دوران کودکی خودم به خواب عمیقی فرو رفته بودم!
  • دندان درد شنبه 4 دی‌ماه سال 1389 10:02
    آ..................خ خدا این دندون درد رو نصیب هیشکی نکنه . تقریبا بیشتر از یه هفته هست که من این دندون عقلم را کشیدم اما هنوز هم درد منو ول نمیکنه. ممنونم از همه دوستانم که نگرانشون کرده بودم!
  • محرم شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 08:31
    دل از نگاه تو وام عشق می گیرد . آب از لبت شرمسار است . تو دریا باشی و این دون صفتان چند قطره آب از شما دریغ کنند به خداوند پناه میبرم ... رو به آسمان فریاد میزنم خدایا ما را شرمنده حسین(ع)و خاندانش نکن. ایام عزاداری آقا ابا عبداله تسلیت باد .التماس دعا
  • بشتاب زندگی از آن توست دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 14:02
    گاهی به دوران کوچکیم برمی گردم هر چقدر هم که بزرگ باشم با دخترکم هم بازی میشوم و در دنیای او شادیها را تقسیم میکنم پس ای هم قطار گاهی بزرگ بودن را فراموش کن چرا که شادی و شور در دنیای کوچکی ست!
  • سنگ هم دل دارد! چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 12:30
    مگر میتوان خوبی هایت را دید و جاری نشد مگر میتوان ترا لمس کرد و آب نشد تو همان خورشیدی که درونم را روشن کردی تو همان آتشی که مرا گرم کردی میخواهمت همچون روح جسم را همچون جان تن را میخواهمت همچون باد پریشان کنی گیسوان زندگی ام را. هرگز تنهایمان مگذار .
  • بازی کودکانه سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 13:48
    زمانی که ترا دیدم آسمان روشن بود ترا میفشردم در آغوشم و لحظه لحظه هایم غرق شادی بود ترا نفس میکشیدم هوایم تو بودی خدا میداند ودلم من نبودم و هرچه بود تو بودی ! خدا میداند ودلم هر چه هست تو هستی! خوش به حال تو و دنیای شیرین تو! توجه: ( عکس دخترم آی سا هست که پریشب گرفتم )
  • بی تو یعنی... یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1389 13:24
    میچکد بر ذهن خسته واژه هایم بی تو رسته فصل سردی فصل سرما بی تو من غمگین وتنها باش با من تا زسردی من نمیرم دست گرمت را بگیرم چون نباشی در خیالم چون حبابم قطره آبی در سرابم باش با من تا ستاره من گل تارا بچینم «آی»نازم را کنار «سا» (ماه در زبان ترکی آی میباشد.) من در آغوشم فشارم تقدیم به همسر مهربانم و آی سا کوچولوی نازم
  • چه کسی بود؟ دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 12:16
    تو کیستی که مرا اینچنین به حصار رویاها میبری به آنسوی پرچین خیالت در جاده گمشده احساسم در حاشیه شب تا امتداد سحرگاه!
  • امان از دوری یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 08:17
    پیله تنهایی ات را پاره کن. دست در دستان من پرواز کنیم تا بیکرانها بسوی ستاره مهربانمان که از دیار ما جدا افتاده! . . . . بیاد گل مهربانم که تنها بویش را از گلبرگ مهربانش میگیرم و در آغوش میکشم بالهای کوچک نازش را.
  • خاطرات... یکشنبه 9 آبان‌ماه سال 1389 13:10
    اگرباران شادی ببارد لحظه های ناب امید را به تو هدیه خواهم کرد تمام دلتنگی هایت و دلتنگی هایم راخواهم شست... و ترا به قطره قطره های خاطره خواهم برد وه چه خاطرات قشنگی!! تو رو دوست دارم بخند!
  • گذشته ها گذشته پنج‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1389 08:39
    او که آمد بوسه ای بر چشمانم گداشت و گرد وغبار زمان را از دلم شست اما پاییز آمده بود و موهای سیاه من دیگر خاکستری بود!
  • بی تو اشکم با تو شبنم دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1389 12:48
    دلگیری و دلتنگی که به سراغ آدم میاد همون صدای رعد و برق قبل از بارونه کاش آسمون دلم سیر میبارید کاش... بی تو اشکم با تو شبنم
  • اعتماد چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 08:57
    دخترم ترا در کدامین سرزمین رویاها رها کنم و دستان مهربانت را به که بسپارم تا وسعت نگاهت را در یابد و با معصومیت کلامت جاری شود ودر کنار روحت جان گیرد. حال خودم در این کوچه پس کوچه های ریا گم شده ام!!!
  • کمی بخندید سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 11:03
    داشتم به لوله بخاری فکر میکردم که بعضی دارن برای سرمای پاییز آماده میشن و تو فکر لوله بخاری واسه بخاری هاشون هستن و یه عده هم ...
  • قلبم برای تپیدن ترا کم دارد سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 12:02
    نگاهم به آسمان گره خورده است بارانی ـ چشمک ستاره ای و یا قاصدکی! دستانم بی تاب در آغوش کشیدن انتظار بی پایانی ست! چشمانم منتظر گشاده شدن دریچه امید به گذر گاه دلم احساسم به زمستان رسیده و جانم را دلتنگی فرا گرفته !! پرستوی من بیا و احساس ترک خورده ام را به اشک گل یخی بهاران کن به دیدارم بیا تا شبی ستاره بارانی کوله...
  • حقیقتی برای آنانی که می خواهند زندگی خود را صد در صد بسازند پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 09:34
    اگر A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z برابر باشد با 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10, 11, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 18, 19, 20, 21, 22, 23, 24, 25,26 آیا برای خوشبختی و موفقییت تنها تلاش سخت کافیست؟ تلاش سخت (Hard work) H+A+R+D+W+O+ R+K 8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98% آیا دانش صد در صد ما را به موفقییت می...
  • امشب ستاره باران است... دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 12:09
    دامنت را پر ستاره کن؛ آسمان نزدیک زمین آمده تا در آغوش کشد دستهایی را که به سمت او باز است . حتی در قعر دریا نیز ستاره ای هست برای کسی که در کف دریاست!!! تنها دستانت را باز کن ... . برای من سر از پا خطا کار هم دعایی بکنید. التماس دعا
  • خویشتن خویش سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 12:50
    گاهی باید افق خودت را نگاه کنی ! سایه ات را گه گاهی بر سینه کش زمین بگسترانی تا سفیدی وسیاهی روزگار ت را محک بزنی. گه گاهی باید به گذشته و آینده پلی بزنی و در همه ی لحظه ها فاصله ات را با انسانیت بسنجی و بدانی چند گام جلوتر یا عقب تر هستی ؟!! توجه: چه مبارک ماهی است ؛ماه مبارک رمضان. حلول آن بر شما عزیزان مبارک.
  • روزی ... شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 08:52
    روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران تا از دلم بشویی غمهای روزگاران آزوی دارم بپایان آید انتظار چشم انتظاران
  • تکه تکه برای او چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 10:51
    از کوچه های خیس غربت صدای باد به گوش میرسد. باد که می آید قاصدکم را با خود می آورد تا تنها خبری این حجم سنگین دلتنگی را بشوید از دلم. من لحظه ها سالها دلم را تکه تکه برای او گریسته ام . شاید ببخشایدم نگاهی . آسمان تب کرده است و حالش در تب وتابی دیگر صدای به گوش کوچه غربت می رسد. قاصدکها آواز می خوانند و باد آنها را می...
  • «سکوت سرشار از ناگفته‌هاست» پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 13:25
    دلتنگی ‌ های آدمی را باد ترانه ‌ا ی می ‌ خواند، رویاهایش را آسمان پرستاره نادیده می ‌ گیرد، و هر دانه برفی به اشکی نریخته می ‌ ماند. سکوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق ‌ های نهان و شگفتی ‌ های بر زبان نیامده. در این سکوت، حقیقت ما نهفته است. حقیقت تو و من. برای تو و خویش چشمانی آرزو می ‌...